در سالهاي اخير در زمينه شادي و نشاط اجتماعي و اهميت آن در جامعه تحقيقات متعددي صورت گرفته است. نتايج و يافتههاي اغلب اين پژوهشها بيانگر اين است كه خواستههاي فطري و نيازهاي رواني نقش مهمي در سلامت فرد و جامعه داشته و ميتواند در فراهم كردن زمينههاي توسعه جامعه نقش قابل توجهي داشته باشد.
بر همين اساس، از سال ۲۰۰۰ ميلادي به بعد سازمان ملل براي تعيين سطح توسعهيافتگي كشورها عواملي نظير شادي و نشاط، اميد به آينده، خشنودي و رضايت مندي را مورد توجه قرار داده است.
ايران نيز غافل از اين مساله نبوده و در موارد متعدد به اين مساله توجه كرده است. يكي از اين موارد بند «ب» ماده ۹۷ برنامه چهارم توسعه است كه به صورت صريح دولت را مكلف كرده تا به منظور پيشگيري و كاهش آسيب هاي اجتماعي نسبت به تهيه طرح جامعي براي بسط و گسترش روحيه نشاط، شادابي، اميدواري، اعتماد اجتماعي، تعميق ارزشهاي ديني و هنجارهاي اجتماعي اقدام نمايد.
بعلاوه، اهميت اثر اين موضوع بر ديگر مسائل جامعه، از قبيل پرخاشگري، خشونت، دعواها و نزاعها ميگذارد تا جايي است كه بارها « سعيد نمكي»، وزير بهداشت از كمبود سطح شادي و نشاط اجتماعي در جامعه خبر داده و خواستار سياست گذاريها و برنامهريزيهايي جهت افزايش ميزان نشاط اجتماعي شده است.
وي چندي پيش در يكي از سخنرانيهاي خود عنوان كرد: سالها است كه كارشناسان و روانشناسان از لزوم شاد ساختن جامعه براي كاهش آسيبهاي رواني سخن ميگويند. با اين حال، گويي مسوولان و دست اندركاران همچنان نيازي به فراهم ساختن بسترهاي شادي براي مردم نمي بينند. اين در حالي است كه شادي نه تنها حق تك تك شهروندان جامعه محسوب ميشود، بلكه نيازي براي سلامت فردي و جمعي و اقتضاي حركت رو به جلوي كشور در مسير توسعه است.
به عبارتي ديگر، شادي و نشاط يكي از ضرورت هايي است كه ميتواند به پويايي و سرزندگي جامعه منجر شده و با ايجاد خلاقيت و انگيزه در ميان افراد به پيشرفت جامعه كمك رساند.
ضمن توجه به اهميت و تأثير شادي بر توسعه جوامع، بايد گفت كه در مورد شادي تعاريف مختلفي ارائه شده است. عده اي از پژوهشگران منظور از آن را زيستن در يك محيط مطلوب مي دانند و عدهاي شادي را مترادف با رضايت ميدانند.
هرچند زمينههاي شادي ميتواند به طرق مختلف در محيطهايي مانند خانواده و محل كاري فراهم شود، اما از ميان اين فضاها مدرسه نقش و اهميت برجستهتري دارد. مدرسه، نخستين جامعهاي است كه كودك در آن گام مينهد و اولين تجربههاي زندگي اجتماعي كودكان در محيط مدرسه شكل ميگيرد، خيلي مهم است كه اين محيط آموزشي از شادابي كافي برخوردار و بدور از كسالت و بي تحركي باشد.
در نتيجه دانشآموزان در اين مدارس اميد به زندگي و شوق زيستن براي موفقيت، كنجكاوي، شادابي و طراوت تحصيلي را از دست نداده و بيتفاوتي و پرخاشگري را جايگزين آنها نميكنند.
واقعيت اين است كه، نشاط و شادابي در مدرسه باعث رشد و شكوفايي در همهي ابعاد وجودي يك دانش آموز ميشود. اين موضوع آنچنان اهميت دارد كه در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، يعني سند مادر نظام آموزشي «ايجاد شادي و نشاط در مدارس» و تربيت انسانهاي با نشاط از اهداف نظام آموزشي معرفي شده است.
چنين امري گوياي آن است كه طي سالهاي گذشته مساله شادي مدارس و راهكارهاي افزايش آن به يكي از دغدغه هاي اصلي نهادهاي علمي و سياستي بدل شده است.
دانشآموزان، به عنوان آيندهسازان و سرمايههاي جامعه، بايد از هر نظر مورد توجه قرار گرفته و مدرسه نيز همچون مهد پرورش اين سرمايهها اهميتي ويژه پيدا ميكند.
معلمان و دبيران از مهمترين عناصر محيط آموزشي به شمار ميروند. نارضايتي معلمان از حقوق و مزاياي شغل و روي آوردن آنها به مشاغل دوم ميتواند زمينههاي خستگي، فرسودگي و در نتيجه بدخلقي با دانش آموزان و كاهش شادي و نشاط مدرسه را فراهم كرده و حتي در ايجاد رغبت و انگيزه دانش آموزان اثر منفي بگذارد.
در واقع، دانشآموز شاد نياز به معلم شاد دارد و يكي از عواملي كه بر شادي افراد تاثير ميگذارد شغل و رضايت شغلي است.
از طرفي، الگوي آموزشي و نوع تدريس معلم و سيستم تشويق و تنبيهي كه وي به كار ميبرد نيز از اهميت شاياني برخوردار است. ممكن است، دانش آموزان بسياري باشند كه به دليل رفتارهاي پرخاشگرانه و سيستم تنبيهي معلم از مدرسه گريزان هستند. وقوع مواردي از خشونت در مدارس، به ويژه انعكاس آ «در فضاي مجازي و سطح جامعه ميتواند زمينههاي ترس، دلهره و پريشاني رواني در دانشآموزان را به همراه داشته باشد.
كاربرد روشهاي شادي بخش در جريان آموزش و برنامهريزي آموزشي ميتواند علاوه بر ايجاد محيطي رضايت بخش براي دانش آموز، با بسياري از ديگر مشكلات، از جمله غيبت از كلاس، تأخير، بي حوصلگي و كسالت در كلاس درس و در نهايت مسالهي افت تحصيلي مقابله كند.
مورد ديگري كه ميتواند در شادي و نشاط داش آموزان تأثيرگذار باشد محيط كالبدي و فيزيكي مدارس است. مدارس همان قدر كه ميتوانند براي دانش آموزان استرس زاد باشند، به همان انداه نيز قادرند به فضايي جذاب و دوست داشتني براي آنها تبديل شوند.
تعداد قابل توجهي از ساختمانهاي مدارس فرسوده بوده و محوطه آنها بدون فضاي سبز است. براي مثال، طبق گزارش مسوولين در سال گذشته ۱۲ درصد مدارس كشور تخريبي بوده و ۱۸ درصد هم نياز به مقاوم سازي داشتهاست. همچنين، در مجموع ۱۱ استان زير خط ميانگين كشوري از نظر فضاي آموزشي هستند
بعلاوه، فرسودگي فيزيكي باعث ميشود كه در اكثر موارد شاهد يك فضاي خشك، سرد و بي روح در مدارس باشيم. براي مثال، پژوهشهاي روانشناسان نشان ميدهد كه رنگها حاوي پيامي خاص به افراد بوده و در شادابي، نشاط، آرامش رواني، تحرك و تلاش دانشآموزان تاثيرگذار بوده و ميتواند توان يادگيري آنها را افزايش دهد. به طوري كه اهميت اين مساله چنان است كه از دير باز اين موضوع مورد بررسي روان شناسان بوده است. ا
كلام آخر اينكه داشتن مدارسي شاد و مفرح نيازمند هزينههاي سنگين نبوده و انجام اقدامهاي لازم در راستاي موارد فوق با درايت و مديريت صحيح با حداقل بودجه و امكانات انجام شدني است. ميتوان به اشكال مختلف شادابي و طراوت را به كودكان و نوجوانان اين مرز و بوم هديه داد تا در نهايت جامعهاي شادتر، سرزندهتر و خلاقتر داشته باشيم. كودكان امروز حاملان برنامههاي توسعه در آينده هستند. هزينههايي كه براي آنها متحمل ميشويم، به منزله سرمايهگذاريهاي بلندمدتي است كه در آينده به بار خواهد نشست.